نزدیک ترین نفسهایم با دورترین آرزوهایت گره خورد آن هنگام که در حریم ناب دلتنگی ام قدم گذاشتی و چشمهایم برایت از غصه هایم با دل مهربانت ترانه سرداد ای تمنای غریب دل بیا تا به سردی فاصله ها عادت نکنیم. ساحلم ای تمنای دل خسته ام هرگز دور نیستی از برم و نزدیک تر از نفسم به من هستی ذره ای از تو عالمی است که می توان بدان تا ابد دل خوش بود ازاحساس تو دارم یادگاری بهار لحظه چشم انتظاری فراموشم نخواهد شد خیالت که تو سهم من از این روزگاری تو تمامی امید و انتظاری ساحلم همیشه چشم براه و منتظرم بعد از تو سرد و خسته و ساکت تمام روز... ساحلم بی تو لحظه معنایی ندارد چه رسد به تکرار شب و روز الهی که خیر نبینی هر کی هستی داری با زندگی و اعصاب و روان من بازی می کنی الهی آه دلم روزگارت را سیاه کنه و عزیزانت جلو چشمت پرپر بشن ولی بدان صدتا از این نوشته ها نمی تونه منو داغون کنه این توئی که پیش خدا و بنده هاش روسیاهی به دست مولایم علی سپردمت تا نشونت بده از جون عزیزانت پست فطرت و رذل چون هر کی هستی خودت هم میدونی چیزهائی که می نویسی دروغه و چرته خدا عوضت را بده و در ضمن نامرد تو و امثال تو کثافت عوضی هستید که همیشه با این اراجیف روزگار گذرانده اید در انتهای حس غریبانه زن بودن در ابتدای جاده سنگلاخ تنهائی در ژرفنای کهکشان ناشناخته غربت با صدایت خود را یافتم ودر پناه گرمی کلامت غم غربت را فراموش کردم و آموختم در جنگل بی رحمی دنیا چگونه زنده بمانم حس آشنای عشق ومهربانی را در صدایت باز یافتم ودانستم در سیاهی شبهای غریبانه عزلت تنها تو پناهی وبس اکنون این پناه جوی دیرینت را در گوشه قلب مهربونت پناه ده که سخت در انتظارم.
تو بهترین وزیباترین امید و انتظاری ساحلم پناهم توئی وبس
با صد بهانهی متفاوت تمام روز...
هی فکر میکنم به تو و خیره میشود
چشمم به چند نقطهی ثابت تمام روز
زردند گونههای من و خاک میخورد
آیینه روی میز توالت تمام روز
در این اتاق، بعدِ تو تکرار میشود
یک سینمای مبهم و صامت تمام روز
گهگاه میزند به سرم درد دل کنم
با یک نوار خالیِ کاست تمام روز
«من» بی «تو» مردهای متحرّک تمام شب...
«من» بی «تو» سرد و خسته و ساکت تمام روز...
Design By : Pichak |