با تو از خاطره هایم گفتم با تو دریا شدم و موج شدم با تو پروانه شدم بر سر گل با تو مهتاب شدم در دل شب با تو من مثل همه میخندم با تو من ( ما ) میشوم….ای عشق من ای ساحلم وقتی تو با منی ساحلم تو به من حس بودن و زندگی داده ای همیشه بمان ای مهربان ترین مولایم علی میلاد مولای متقیان علی علیه السلام بر شیفتگان و عاشقان آن امام همام مبارک باد ساحلم عید و روزت مبارک یاعلی در کویر خلوت دلم با لبانی تشنه راه دشواری را در پیش گرفتم می دانم که نیاز به جرعه آبی دارم تا خود را با آن سیراب نمایم در قلبم غوغایی است غوغای عشق تو نگاهت برایم همچون رودخانه ایی است که هرگز درآن رکودی نیست می خواهم که مرا به حال خود وا مگذاری و مرا همیشه با خود همراه سازی بگذار تا از احساسات شیرینت لبریز شوم بگذار تا به وسعت قلب پرمهرت دست یابم زلالی عشقت را از من مگیر، انشای چشمت را برایم بخوان تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم ساحلم من با چشمان تو دنیا را زیباتر دیده ام دست ها بالا بود باز هم مانند همیشه در یاد و خاطر منی ساحلم
بی تو آن خاطره ها خواب شود
بی تو دریا تهی از آب شود……..
بی تو گلها به چمن خار شود
بی تو مهتاب دلم تار شود……..
بی تو اما خنده …رویا یی شود
بی تو این ( ما ) غرق ” تنها ” یی شود……
من را
بودن را حس می کنم
وشکفتن را در زندگی.
وقتی تو با منی
اندوه سایه اش را می دزد
و می بارد ابر آشنایی
در کوچه های غربت
وقتی تو با منی
می خندم
وبودن را باور می کنم
هرچه میگردم بیابم واژه ای ...اما...ولی
مانده ام, دربیکران ,گویای عشقت یا علی(ع*)
چهره در هم میکشم , در محضر ویران ها
گرنیابم همچو ( تو ) ,در روزگارم همدمی
یاعلی گویان ( مدد !) ، من چاره میجویم زتو
ای مراّم و معرفت ،ای که بدنیا , مرحمی
مظهر مردان شود , آن کس شناسد نام تو
گر کسی ، راه ترا چندی رود ( حتی ،کمی)
یاورم بودی تمام زندگی ( باور ) توئی
منکه هستم ؟، ریزه سنگی ,زیر پایت, ( کمتری)!
یا علی (ع) , درنام تو, هرگز نکردم شبهه ای
خودهمی دانم ( توئی) مولای من (مولا علی(ع*))
هر کسی سهم خودش را طلبید
سهم هر کس که رسید ،
داغ تر از دل ما بود
ولی
نوبت من که رسید سهم من یخ زده بود !
سهم من چیست مگر !
یک پاسخ
پاسخ یک حسرت !
سهم من کوچک بود
قد انگشتانم
عمق آن وسعت داشت
وسعتی تا ته دلتنگی ها
شاید از وسعت آن بود
که بی پاسخ ماند!
Design By : Pichak |