با یادت زباغ جان
دیگر افتادهام از پا در این صحرا
در راهم صخره و خارا،خارا خارا
چون کشتی در دل طوفان،یارا یارا
دریاب ای ساحل دریا،ما را،ما را
شب و سحر به نام تو ترانه میخوانم
به شوق یک سلام تو همیشه میمانم
صحرا صحرا دویدهام سرگردان از پی تو
دریا دریا گذشتهام در طوفان از پی تو
دست از دنیا کشیدهام بیسامان از پی تو
از من از ما رهیدهام دست افشان از پی تو
یارا یارا
صحرا صحرا دویدهام سرگردان از پی تو
دریا دریا گذشتهام در طوفان از پی تو
دست از دنیا کشیدهام بیسامان از پی تو
از من از ما رهیدهام دست افشان از پی تو
نوشته شده در یکشنبه 89/3/30ساعت
10:43 صبح توسط ایمان نظرات ( ) |
Design By : Pichak |