باز با من سخن از عشق بگو من تورا مست و رها، همچو یک تکه ی ابر، مثل ذرات هوا می خواهم
ای سرا پا همه خوبی و وفا
به خدا محتاجم من
چو ماهی که ز دریا دور است
و شن گرم کنار ساحل
پیکرش را گور است ...
من تو را موج امید و وفا میخواهم
تو به من نزدیکی
مثل خورشید به گل
مثل تصویر به آب
مثل آواز قدم های دو همراه به پل
من تو را چون عطش کوه به یک جرعه طنین می خواهم
من تو را ای نابترین شعر زمان،
من تو را ای روشنگر جان،
از سرا پرده ی دل تا نهان خانه ی جان می خواهم
باز با من سخن از عشق بگو.
نوشته شده در چهارشنبه 89/2/29ساعت
12:12 عصر توسط ایمان نظرات ( ) |
Design By : Pichak |