تو را که دارم دنیا مال من است دیگر آرزوئی ندارم ، همان یک آرزو ، با تو بودن است صدای تپشهای قلبم هنوز باور ندارم که این همه عاشقم اما هستم ، عاشق و شیدا اما باور کرده ام که بدون تو هیچم اگر روزی تو نباشی ............ آری عزیزم ، همسرم ، مهربان ساحلم می میرم تو را که دارم ،عشق را با تمام وجودم حس می کنم لطافت عشق را لمس می کنم برای چند لحظه نفس را در سینه ام حبس می کنم و بعد یک نفس فریاد می زنم ساحلم ، همسرم دوستت دارم نمی دانم باور کرده ای یا نه ،وقتی می گویم تنها تو را دارم باز هم می گویم عزیزم ،آنقدر خوبی که من لیاقت تو را ندارم درهای قلبم را به روی همه بسته ام هنوز هم می گویم در شور و حال این عشق به حقیقت پیوسته ام وقتی که فکر می کنم تو را دارم و با توام نه معنای تنهایی را می دانم و نه خستگی را حس می کنم اینک که دارم از احساسم نسبت به تو می نویسم می دانم هر دو با خواندن این نوشته اشک می ریزیم اما باز به من می گویی خانمم گریه نکن ،دوست نداری هیچ گاه اشکهایم را ببینی پس همین حالا خواهش قلبم را بپذیر و اشک نریزیم اینها همه حرف دلم بود عزیز منکه گفتم اشک نریز ، پس چرا چشمات شده خیس قطره های اشکت بر روی قلبم ریخته قلبم طعم شیرین عشق را با تو چشیده نمیدانی خاطرت برام چقدر عزیزه تا به حال همسر و مهربان یاری مانند تو وفادار را ندیده تو را که دارم دنیا مال من است دیگر آرزوئی ندارم چون همان یک آرزو ، بودن با تو بود که به حقیقت پیوسته است
Design By : Pichak |