سفارش تبلیغ
صبا ویژن
');"> غزلهای بهار آئین من - توکـــــل بــــه خـــــدا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

توکـــــل بــــه خـــــدا

 

غزلهای بهار آیین من تقدیم چشمانت

 

دلی دارم که آن هم مانده در اقلیم چشمانت

 

مباد از من بگیری سایه بان آن نگاهت را

 

 که کوتاهی نکردم هیچ در تکریم چشمانت

 

درنگاهت موجی از احساس جاری بود

 

که می شد ساده آن را خواند از تقویم چشمانت

 

همان زنی که سر بر آسمان یک روز می سایید

 

به روی زانویش افتاد و شد تسلیم چشمانت

 

به اشراق نگاهت خانه خورشید محتاج است

 

خدا هم خوب دقت کرده در ترسیم چشمانت

 

پلنگ آسا میان گله ء احساسم افتادی

 

دلم آن لحظه می لرزید سخت از بیم چشمانت

 

اگر چه خوب بازی کردم آن شب تا دم آخر

 

شکستی سخت خوردم عاقبت از تیر چشمانت

 

تنم در هرم دستان تو خاکستر نشین می شد

 

که آوردم پناه آخر به ابراهیم چشمانت

 

تقدیم به تو که با روشنی روحت

زیبایی دنیا را به من نشان دادی

ساحلم

 


نوشته شده در سه شنبه 89/1/17ساعت 7:50 صبح توسط ایمان نظرات ( ) |


Design By : Pichak

جاوا اسکریپت

کد ماوس