• وبلاگ : توكـــــل بــــه خـــــدا
  • يادداشت : با مني و از مني
  • نظرات : 4 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    لوکس بلاگ لوکس ترين وبلاگ هاي دنيا

    LoxBlog.Com & GLXblog.Com & MahTarin.Com

    جديد ترين سرويس وبلاگ دهي در ايران


    * احد صارمي، ياشار: عجايب نامه ي اکبر کپنهاگي
    * ارسطويي، شيوا: جمعه ها
    * اسدي، کورش: کوچه بابل
    * اسدي مقدم، امين: وقتي مامان مرد...
    * اسدي مقدم، امين: جايي که ما تئاتر بازي مي کنيم
    * الياتي، ميترا: مثل هميشه
    * اشرفي، سودابه: اتاق خيالي
    * اشرفي، سودابه: فانوس دريائي
    * اشرفي، سودابه: کنار غروب
    * اشرفي، سودابه: خانه پايي در بليز
    * اشرفي، سودابه: کافه گوگن
    * اشرفي، سودابه: صندلي روبرو

    * اصلان‌پور، سميرا: برنده و بازنده
    * اصغري، حسن: آواز فواره آب و گنجشک
    * افسانه گيلگمش
    * الماسي، نسرين: زيبا
    * امير ارسلان نامدار،
    (PDF)
    * اميرشاهي، مهشيد: در سفر
    * اميرشاهي، مهشيد: در حضر
    * اميرشاهي، مهشيد: ادّه
    * اميرشاهي، مهشيد: سگ ها
    * اميرشاهي، مهشيد: سار بي بي خانم
    * اميرشاهي، مهشيد: خرمشهر- تهران
    * اميرشاهي، مهشيد: آخر تعزيه (صدا)
    * اميرشاهي، مهشيد: نام، شهرت، شناسنامه(صدا)
    * اميرشاهي، مهشيد: صداي مرغ تنها
    * اميرشاهي، مهشيد: آغا سلطان کرمانشاهي
    * اميري، ناتاشا: غم باد
    * اميري، ناتاشا: يکي همين نزديکي ه
    * اميري، ناتاشا: آن كه شبيه تو نيست
    * اميري، ماهزاده: ما خاطره ايم
    * اميري، ماهزاده: سايه هاي سربي
    * اميري، ماهزاده: آناهيد اپرناک
    * اميني، علي: دايي هندي من
    * اميني، علي: همسايه


    * آرام، احمد: نگاه گاوِ سهل الوصول...
    * آرام، احمد: همينطور است
    *
    آرام، احمد: يک داستان اندوهنک
    * آرام، احمد: کنتراست
    * آرام، احمد: کسي ما را به شام دعوت نمي کند
    * آرام، علي: آرمان بر باد رفته يک چريک
    * آرام، علي: واکسي
    * آرام، علي: شکار پروانه ها
    * آرام، علي: پادافره
    * آقايي، فرخنده: آناناس
    * آقايي، فرخنده: پردييس
    * آقايي، فرخنده: سفيدترين مرد دني
    * آکره ئي، به روژ: مرغابي ها
    * آکره ئي، به روژ: شکافي در آينه
    * آل احمد، جلال: جشن فرخنده
    * آل احمد، جلال: ديد و بازديد عيد
    *
    آل‌احمد، جلال: بچه مردم
    * آل‌احمد، جلال: زن زيادي
    * آل احمد، جلال: اورازان
    * آل احمد، جلال: سه تار
    * آل‌احمد، جلال: داستان هاي زنان
    *
    آل‌احمد، جلال: سنگي بر گوري
    * آل‌احمد، جلال: مدير مدرسه
    * آل‌احمد، جلال: سمنوپزان
    * آل‌احمد، جلال: نفرين زمين
    * آيرو، و. م . : وداع با اسلحه 2
    * ‏آيرو، م. و.: قهقه ي شغا‏ل
    *
    آيرو، و. م. : از صفر
    * آيرو، و. م. : آدم سگ گربه
    * آيرو، و. م. : چيدن قارچ به سبک فنلاندي
    * آيرو، و. م. : به آرامي ذوب شدن قنديل هاي يخ
    + م 

    سلام گرامي

    به به

    چه شعر هائي

    كف كرديم از بعث حرفهابي بيخود شنيديم

    + م 

    آخر اين قصه تاريک است

    مثل گلداني کـــه از پروانگـــي بويي ندارد

    دم به دم مي سوزم از شمعي که سوسويي ندارد

    هر نفس مي ميرم و مي کوچم از شهري که آنجا

    زير سقف ســادگي هايش پرســـتويي ندارد

    پيش دردم مي نشيني قصه مي گويي از آدم

    قصــه اويي که در آيينه مهــرويي ندارد

    قصه کوه و عمو زنجير باف و غول دريا

    کودکي هايي که طعم خواب لولويي ندارد

    قصــه پوشـــالي نا پهــلواني هـــاي او که

    شير بازوش اشکم و دم، يال و پهلويي ندارد

    قهـرمانِ کوچه يِ ما ... راستش از تو چه پنهان

    روي بازويش همين هايي که مي گويي ندارد

    باز با اين حال او چشم و چراغ کوچه ماست

    گر چه از آن روزها جز چشم بي سويي ندارد

    قهــــرمانِ سـاده يِ بي ادعايِ کوچه يِ ما

    دست و بازو داده در خون، زور بازويي ندارد

    گل به گل گرديده ام پروانگي هاي تنش را

    جز صداي سرفه اين ويرانه کوکويي ندارد

    گردبـــادِ بي قرارِ روزهايِ خشم و آتش

    مثـل آن ديروزهــــا ديگر هياهويي ندارد

    هر نفس مي ميرد و مي کوچد از شهري که آنجا

    زير سقف سادگي هايش پرستويي ندارد

    ***

    آخر اين قصه تاريک است، حتي اين غزل هم

    مرگ ســـهراب دلم را نوشدرويي ندارد

    من به آتش مي کشم خود را ولي در سطر آخر

    يک نفر مي سوزد از شمعي که سوسويي ندارد

    + م 

    سلام بر دوست عزيز و مهربانم - سال نو بر شما و خانواده محترمت مبارك باشه:

    بله من همون عوضي بي معرفتم كه با بعضي از كارها و نوشته ام فكر مي كردم دارم به تو خدمت مي كنم - ولي متاسفانه باعث رنجش و ناراحتي قلب نازنينت شدم....

    هرچه فحش و بد و بيراه داري به من نثار كن - ولي ترو بجد مادرت مرا نفرين نكن - به هركي كه اعتقاد داري باور كن كارهاي من و نوشته هاي من از سر عمد نبوده بلكه - از روي بي فكري و يا بر اثر اينكه فكر نمي كردم شما ناراحت بشي - خوب من اعتراف مي كنم كه اشتباره كردم - بدنبال توجيح و توضيح هم نيستم = چون هركه يك اشتباه مي كند ولي 1000بهانه و توضيح بكار مي برد مي شود 1001 --

    عزيزم - مي دونم تو وبلاگت را حذف كردي- ولي نمي دونم مطالبش را ذخيره كردي يا نه!!!

    ولي من همان روز وقتي متوجه شدم فواً در بلگفا و پارسي بلاگ با همان آدرست دو وبلاگ ساختم تا كسي ديگه اي از آن آدسها استفاده نكنه - چون ميدونستم تو به آنها علاقه مندي- لذا با دل و جان تقديمت مي كنم - البته شما وقتي وارد شدي رمزش را عوض مي كني - چون ديگه مال شماست -

    گنه كرد و گنه كاري پشيمان شد زكردارش

    گنه كار پشيمان را نبخشيدم گناه باشد